محل تبلیغات شما

دنیای اسلام



 كليد راز بزرگي است هر كلام نماز         

     چه با شكوه وعظيم است ازدحام نماز 

 نسيم بارش نوراست در كوير وجود            

     سحر به مسجد آدينه ها ، سلام نماز     

       طنين بانگ اذان آمد از مناره شهر                 

     جهان خفته به پاخاست با قيام نماز

 به سوي قبله ايثار، اين چه غوغايي است           

   حضور مردم مشتاق در نظام نماز

دوباره خطبه فرداي فتح مي خواند          

  پيمبرانه به محراب خون ، امام نماز

گريخت خيل شياطين، زاسم بسم الله»  

       حصار مظلمه درهم شكست ، نام نماز

 بكن زچشمه الحمد» دشت جان سيراب  

     بخوان كه زخم نهان ، بخشد التيام نماز

                      نصر الله مرداني »(1)         

نماز ، زيباترين جلوة پرستش خالق هستي است . نماز، گران بهاترين هديه به پيشگاه معبود ومحبوب است .  نماز، وسيلة تقرب انسان مؤمن به خدا وند يكتا است .نماز ، پلّكان صعود به آسمان وعالم ملكوت است . نماز، منتهاي عروج وكمال انسان هاي موحّد ويكتا پرست است .  نماز، ياد خدا ، ذكر خدا ، توكل بر خدا ، تشكر از خدا و كرنش در برابر خداست .  نماز، نور چشم پيامبر خداست. نماز، زينت زندگي است. نماز ، يك نياز است ، نياز ارتباط انسان خاكي با مبدأ اعلا وعالم ملكوت . نماز، معراج مؤمن است.  نماز، خورشيد زمين است . نماز دژ نفوذ ناپذير در برابر پليديها وزشتيهاست . نماز عامل باز دارنده از فحشا ومنكرات است . نماز ، موجب نزو ل رحمت وبركت ونعمت هاي الهي است .  نماز ،كليد بهشت است . نماز باعث صفاي باطن وروشنايي روح وروان انسا ن هاي متعبداست .زندگي با نماز زيبا ودلپذير است. نماز زيبا ترين وقشنگ ترين حالت ارتباط بين خالق ومخلوق و عابد ومعبود است . واساس تمام عبادت ها وفرايض ديني نماز است اگر نماز در پشگاه خداوند قبول شود ساير عبادات نيز قبول مي شود واگرنماز قبول نشود ساير عبادت ها نيز قبول نمي گردد. نماز ، اولين عملي است كه در روز قيامت از انسان باز خواست مي شود . نماز آخرين توصيه وسفارش رسول خداست .نماز، بهترين پناگاه در هنگامه هاي اضطراب وپريشاني هاي رواني ودشواري هاي زندگي است . نماز ، آرامش بخش قلبها وروان هاي نا آرام است . نماز موجب توسعه رزق است. نماز، بزرگترين امانت الهي در نزد بندگان مؤمن خداوند است . و در يك كلا م نماز ، تمام هويت يك فرد مسلمان وشناسنامة يك انسان مؤمن وموحد است .  

 رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمايد: نماز ستون دين است ودر آن ده خصلت است : زينت صورت ،نورانيت قلب ، آرامش بدن بعد از انجام دادن آن ، رفيق انسان در قبر ، نزول رحمت الهي ، روشني آسمان ، سنگيني ميزان اعمال نيك انسان درفرداي قيامت ، خشنودي پروردگار ، پاداش بهشت وحجاب جهنم،  پس هر كس نماز را برپادارد دين خدا را بپاداشته است وهركس آن را ترك كند دين خدارا ترك گفته است . (2) 

 همانطوركه در كلام نوراني رسول مكرم اسلام (ص) آمده است ، نماز ستون دين است  . وستون هرچه محكم تر باشد ساير اجزا ي بنا محكم تر واستوارتر خواهد بود  پس ضرورت عقلي وشرعي اقتضا مي كند كه قبل از همه بايد به محكم سازي واستوار سازي ستون دين پر داخته شود ،وپرداختن به اين امر مهم را فرهنگ سازي نماز نام مي نهيم .

 واز مجموع نهاد هاي اجتماعي ، سياسي ، فكري وفرهنگي، دو نهاد مقدس خانواده ومدرسه وظيفة سنگين تر واصلي تر را در فرهنگ سازي نماز به عهده خواهند داشت  ونقش مهم واساسي را  در  ايجاد روحية ديني ومذهبي در نسل انسان مسلمان بازي خواهند نمود .

 فرزندان مسلمان از ابتداي كه چشم به جهان مي گشايند تا زماني كه به سن مدرسه وسن تكليف مي رسند وتا هنگامي كه به عنوان انسان ها وشخصيت هاي بزرگ در جامعه عرض اندام مي كنند ، دراختيار خانواده ومدسه اند ، كودكان ودانش آموزان تمام قوه هاي ظاهري وباطني شان مانند زمين هاي خالي مستعد براي پاشيدن بذر است واولين بزر افشاناني كه روي اين زمين هاي خالي وبي نهايت مستعد بذر مي پاشند وتاهنگام برداشت محصول از آن مراقبت مي كنند والدين وآموز گاران وبه تعبير ديگر اوليا ومربيان هستند ؛ در اين جا ممكن است بذر خوب پاشيده شده ومحصول آن انسان هاي پاك وصالح وديندار وخدوم ومفيد  بدست آيند وممكن است  بذر نامطلوب وبد پاشيده شده ومحصول آن  آدم هاي پست و نا لايق وبي دين وجنايتكار شوند . چه حكيمانه فرموده است آن امام الحكماءامام خميني (ره) : همة سعادت ها وهمة شقاوت ها انگيزه اش از مدرسه ها است وكليدش دست معلمين است » (3)

  خانواده ها ومدارس براي اينكه ازكودكان ودانش آموزان يك جا معة مؤمن ، متدين .مترقي ، صالح بسازند بايد از همان ابتدا بذر ايمان به توحيد ويگانه پرستي وبذر عبوديت وبند گي واطاعت محض و خالصا نه از خالق كل هستي را در سراسر وجوددانش آموزان بپاشند ، وعشق به خدا ودين مبين اسلام وعشق به نماز كه زيبا ترين روح يكتا پرستي است بايستي در اعماق وجود دانش آموزان  ونوجوانان ريشه دواند وفرهنگ نماز وفرايض ديني در مدارس ، ادارات ، مراكز آموزشي نهادينه شود ويادگيري قرآن  وفرهنگ قر آني در مدارس رونق بيشتري داشته باشد ، همانطور كه قبلا اشاره شد : رسالت خانواده ها و مراکز آموزشي براي تعميق فرهنگ قرآني و ديني سنگين تر از ديگران است  و مدارس وآموزشگاهها و خانواده ها  بايد نسبت به اين فريضيه مهم توجه ويژه اي داشته باشند  براي ايجاد عوامل گسترش فرهنگ نماز  ورفع مواتع توسعه فرهنگ نماز وفرايض ديني عنايت خاصي مبذول شود .

 

 راه هاي عملي گسترش فرهنگ نماز :

 راه هاي عملي توسعه وگسترش فرهنگ نماز را در فضاي دو نهاد خانواده ومدرسه بطور خلاصه وتيتر وار بررسي مي كنم :

الف :   راه هاي گسترش فرهنگ نماز در مدارس : 

1- نماز خانه هاي مدارس بايد فضاي مناسب وپاك وتميز ودلنواز داشتته باشد تا دانش آموزان ميل ورغبت بيشتري در حضور در نماز خانه پيدا نمايند .

2- در مدارس همواره نماز جماعت اقامه شود وروحانيان زبده وخبره ومتبحر در مسائل ديني  بخصوص نماز براي پيش نمازي وپاسخ گويي به مسائل ديني استخدام شود .

3- كادر آموزشي مدارس اعم از مديران ، معلمان، ناظمان ، خادمان وساير مسئولين مقيدا به نماز جماعتي كه در مدارس اقامه مي شود شركت نمايند . اين موضوع از اهميت فوق العاده بر خوردار است  اگر معلمين ومربيان در مدرسه تمام واجبات ومستحبات  وآداب واحكام وشرايط و اهميت وفضيلت نمازرا به دانش آموزان بيا موزند وآن هارا دعوت به انجام آموخته هاي شان بكنند وتأ كيد هم نمايند ولي وقت فرا رسيدن نماز خود به جماعت شركت نكنند و دانش آموزان از پنجره هاي نماز خانه ببينند كه مدير ومعلم وناظم در حياط مدرسه قدم مي زنند ويا در دفتر مشغول نوشيدن چاي هستند، اينجا تمام آنچه را كه در باره نماز به دانش آموزان از لحاظ نظري ياد داده اند بي تأ ثير وبي نتيجه خواهد شد . واثرات نا مطلوب بر روحيه دانش آموزان خواهد داشت .

4-  نماز خانه ها به پوستر ها ، شعارها ، ومطالب مربوط به نماز تزيين شود .

5- برنامه هاي آموزشي ودرسي در مدارس بايد طور ي برنامه ريزي گردد كه تزاحم با نماز اول وقت نداشته باشد . در بارة ارزش وفضيلت نماز اول وقت در لسان آيات وروايات آنقدر تأ كيد وسفارش شده است كه حد واندازه ندارد ، انسان مؤمن وقتي بانگ اذان به گوشش مي رسد به هر كار مهمي كه مشغول با شد آن را رها نموده به نماز مي شتابد. امام العارفين مولا امير المؤمنين علي (ع) مي فرمايد :   ليس عمل احب الي الله عزّ وجلّ من الصلاة فلا يشغلنكم عن او قاتها شيء من امور الدنيا »  (4) هيچ عملي در نزد خداوند متعال دوست داشتني تر از نماز نيست . پس امور دنيايي شما را از اقامه نماز اول وقت باز ندارد .

  در اين مورد ذكر خاطرة ياد گار امام از نماز اول وقت حضرت امام خميني (ره) مارا به عمق اهميت نماز اول وقت مي رساند :

مي فرمايد : روزي كه شاه فرار كرد ، تمام نمايند گان رسانه ها ي گروهي دنيا در نوفل لوشاتو » با حضرت امام برنامه مصاحبه داشتند . شايد 150 شبكه تلويزيوني در سراسر دنيا به طور مستقيم اين برنامه را پخش مي كردند ، زيرا يكي از بزرگترين رويداد هاي تاريخ انقلاب به وقوع پيوست . همه مي خواستند نظر امام را بدانند . ايشان چند دقيقه صحبت كردند ، بعد از من سؤال كردند ظهر شده است ؟ گفتم : همين الآن ظهر شد .امام گفتند : السلام عليكم ورحمة الله  . در آن لحظه ايشان ، موضوع به آن اهميت را به خاطر اقامه نماز در اول وقت رها كردند ، در شرايطي كه رسانه هاي بيگانه براي ميليون ها بيننده خود درحال ارسال خبر ومصاحبه امام بودند ، امام اقامه نماز در اول وقت را بر ادامه مصاحبه ترجيح دادند .» (5)

    از مأذنه چون كنند اعلام نماز                        برخيز به احترام پيغام نماز
      نتوان به نماز گفت وقت كاراست                 با كار بگو كه هست هنگام نماز

                                                      ؟»              

6-اگر مانند زنگهاي تفريح ، زنگي به نام زنگ نماز در هنگام اذان در مدارس نواخته شود  و سپس اذان گفته شود فكر مي كنم تأثيري خوبي در ياد آوري نماز وگسترش فرهنگ نماز خواهد داشت .

7- مسابقات  كتابخواني ، نقاشي ، شعر، انشاء نويسي پيرامون نماز ومسائل واحكام وآداب واسرار واهميت وفضيلت آن در سطح دانش آموزان البته متناسب با مقطع درسي وسطح فكري شان برگزار شود وبه برترين ها جوايزي اهدا گردد .

8-در فرصت ها ومناست هاي مختلف ، كتاب هاي مربوط به نماز به دانش آموزان معرفي شود . كتاب هاي مربوط به موضوعات نماز بايد بطور خلاصه معرفي وليست ودر جاي مناسب مدرسه تابلوگردد .

9-در كتابخانه مدارس كتاب هاي مربوط به نماز تهيه وگرد آوري وانگيزه كتاب خواني در دانش آموزان خلق شود  .

10- معلمين ، ومربيان در تبيين احكام ومسائل و آداب وشرايط واهميت نماز ، اهتمام وتوجه ويژه داشته باشند .

11- بر گزاري مراسم جشن تكليف براي آن عده از دانش آموزاني كه تازه بر سر سفره عبوديت وبندگي خداوند مي نشينند از سوي مدارس جدي گرفته شود .

12- در ايجاد روحيه ديني شاگردان مدارس پيمودن را هاي تشويقي مؤثر تر از هر برنامه ي ديگر است ، بنا بر اين در پرورش و تربيت ديني ومذهبي دانش آموزان ، هيچگاه از راه هاي ار عاب وتهديد وتنبيه واز شيوه هاي خشونت آميز وامر ونهي واجبار كه با روحية آزادي طلبي دانش آموزان منافات دارد ، استفاده نگردد .

13- يكي از روش هاي كه در توسعة فرهنگ نماز مؤثر است طرح واجراي اردو هاي نماز از سوي مدارس است ، مدراس همانطوري كه اردو هاي تفريحي وآموزشي وعلمي دارند ، اردوي نماز هم داشته با شند ودراين اردو دانش آموزان را به اماكن مقدس ومساجد كه خانه هاي خدا در زمين است ، گردش دهند ، ويا به ديدار جهره هاي مؤمن وعارف وشخصيت هاي بزرگ ومعروف ديني ومذهبي  ببرند وخلاصه در اردوي نماز بايد برنامه هاي غني وپربار وشوق آفرين واحساس بر انگيز تهيه وتدارك ديده شود . فكر مي كنم اين يكي از بهترين وعميق ترين شيوه هاي تربيتي ديني وتشويق به عبادت وپرستش در دانش آموزان در راستاي گسترش فرهنگ نماز خواهد بود .

14- در مدراس بايستي يك بخش مشا وره رايگان به وجود آ يد تا در مورد بايد ها ونبايد ها وهنجار ها وناهنجاري هاي رفتاري دانش آموزان به خانواده ها واوليا ء مشاوره بدهند .

      ب:   شيوه هاي گسترش فرهنگ نماز وفرايض ديني در محيط خانواده :

در متون اسلامي تربيت كودك از جهات مختلف ، از وظايف جدي وحتمي پدر ومادر دانسته شده وآموزش وپر ورش را حق كودك بر والدين به حساب آورده است .

 حضرت مولا امير المؤمنين علي (ع) مي فرمايد : من حق الولد علي الوالد ان يحسن ادبه »(6) از حقوق فرزند بر پدر اينست كه ادب اورا نيكو گرداند .

در آيين مقدس اسلام، تربيت كودك بخصوص تربيت وپرورش ديني اويكي از وظايف مسلم واصلي اولياء واز حقوق انكار نا پذير كودك بر اولياء شمرده شده است.

 كودك وقتي درمحيط يك خانواده ، تربيت در ست شود ، از معيار هاي صحيح اخلاقي وتربيتي واعتقادي واز ملاك هاي تشخيص راه هاي درست از نادرست ، بر خوردار مي شود ، وچنين كودكي در برخورد با دوستا ن وهم بازي هايش كلاه سرش نمي رود وتربيت سالم او باعث مي گردد كه دعوت دوستانش را به كار هاي خلاف نپذيرد .

 وهمين طور نظام آموزش وپرورش باتمام زير مجموعه هايش ، دانش آموزان را ازلحاظ تفكر وانديشه ديني ومذهبي وتربيت روحي وجسمي چنان تربيت مي كنند كه در برخورد با جريان هاي منحرف ونا هماهنگ موضع متناسب با شأن وشخصيت ديني شان مي گيرند وهر گز به انحراف كشيده نمي شوند .

 در مورد راه هاي عملي توسعه وگسترش فرهنگ نماز در محيط خانواده به موارد ذيل اشاره مي كنم :

1-  خانواده ها بايد در تربيت ديني ومذهبي فرزندان شان همواره  راه ها وشيوه هاي تشويقي را بر گزينند، وپدر ومادر بايستي عشق وشور وشوق وحس حقيقت يابي فرزندان شان را افزايش دهند وشوق وانگيزة نماز خواندن وعبادت وبندگي در بچه هاي شان ايجاد نمايند . وبه جاي اينكه كودكان ونوجوانان وجوانان را با برخورد هاي آمرانه وخشونت آميز وادار به نماز خواندن وروزه گرفتن وانجام ساير فرايض ديني نمايند ، بايد كاري كنند كه شوق وانگيزة عبادت در آن ها پديد آيد وخودشان به طور خود خوانده واز روي عشق وايمان وميل ورغبت نماز بخوانند ودر برابر معبود كرنش نمايند وحلاوت وشيريني عبادت را به كام خود بچشند واحساس كنند.

2- تر بيت فرزندان به دوگونة گفتاري ورفتاري امكان مي پذيرد ، واولياء با يستي به تربيت عملي اهميت بيشتر بدهند . پدر ومادر در وضو گرفتن عجله نكنند ووضوي كامل پيش فرزندان بگيرند ، نماز را اول وقت اقامه كنند ، تا بانگ اذان بلند شد به هر كاري كه مشغول بودند آن را رها كرده به سراغ نماز بروند، نماز را با عجله وشتاب نخوانند ، براي خود در قسمتي از خانه مصلّي انتخاب كنند ، براي خود وفرزندان شان سجاده هاي مخصوص تهيه نمايند ، براي فرزندان شان عطر بخرند تا در هنگام نماز خودرا معطر كنند ، براي دختر خانم ها چادر سفيد تهيه نمايند ، در جا نمازهاي شان تسبيح براي ذكر گفتن داشته باشند ، تعقيبات نماز را هم به جا آورند ،  سعي كنند نماز را در مسجد به جماعت اقامه نمايند ، وبچه هاي شان را عملا در حضور در مسجد تشويق كنند ، اگر حضور در مسجد امكان پذير نيست در خانه نماز جماعت برپا نمايند ، اگر در موقع نماز مهمان هم آ مد به سراغ نماز بروند . و

3- پدر ومادر بايد كودكان خود را در اماكن ومجالس ديني ومذهبي ببرند وآن هارا با روح نماز ودعا ونيايش آشنا نمايند البته سعي كنند بابرنامه هاي طولاني وخسته كننده آن هارا خسته واز عبادت دل زده نكنند .

4- كودكان در سنين قبل از بلوغ، از رفتار واعمال پدر ومادر وبزرگتر ها بخصوص در مورد نماز تقليد مي كنند ، مثل پدر ومادر سجاده پهن مي كنند ، مهر مي گذارند ، تسبيح بدست مي گيرند واگر دختر خانم كوچولوي باشد مثل مادرش چادر سفيد به سر مي اندازد واداي نماز خوان ها را در مي آورند وبه حساب خود شان نماز واقعي مي خوانند واگر ماه مبارك رمضان باشد روزة كله گنجشكي مي گيرند ويك وعده غذا نمي خورند وآب نمي آشامند ، ووالدين بايد كودكان شان را به خاطر اين تقليد ورفتار شان صميمانه تشويق نمايند وجايزه بدهند واين تشويق ها براي كودكان خاطرات شيريني مي شود كه اثراتش در نوجواني وجواني وبزرگ سالي ظاهر مي شود .

5- وقتي فرزند به سن تكليف مي رسد پدر ومادر بايد برايش جشن تكليف بر گزار نمايند، دوستانش واقوام وفاميل را در اين جشن دعوت كنند وسعي شود اين جشن مصادف با وقت يكي از نماز ها شود تا اين امكان بدست آيد كه اين نوجوان تازه به تكليف رسيده نماز را با مد عوين به جماعت اقامه كنند وبعد از نماز هدايايي را كه معمولا از قبيل سجاده ، مهر ، تسبيح ، چادر نماز ، عطر وكتاب هايي در مورد نماز است به وي اهدا كنند واين روز بزرگ  را به او تبريك بگويند وبرايش آرزوي توفيق عبادت وبندگي خداوند نمايند واين روز را بي نهايت گرامي بدارند .

۶- پدر ومادر بايد با ايجاد سؤالاتي دربارة خدا ، انسان ، تكليف ، عبادت وساير مسائل ديني ومذهبي، ذهن كودكان را فعاّل نمايند تا خود جواب هايي را ولو به طور سطحي وابتدايي در ذهن شان جست وجو نموده به نتايجي دست يابند .

در مجلة پيام هاجر كه متأ سفانه نشاني دقيق آن يادم نيست . به مناسبت سالگرد رحلت مر حوم آيت الله طالقاني ، مصاحبه اي از عظم طالقاني به چاپ رسيده است . ايشان در آنجا به بيان گوشه اي از خاطراتش پرداخته واز جمله گفته است : در زمان شاه ، آن موقعي كه كودك بودم دورة ابتدايي را در مدسه علوي بدون مقنعه وروسري مي رفتم تا اينكه كم كم به سن تكليف رسيدم ، روزي پدرم به من گفت : اعظم بيا اتاقم كارت دارم با خود فكر كردم شايد خطايي ازمن سرزده كه پدر اينگونه احضارم نموده است . رفتم اتاق پدر ، پدرم روكرد به من وفرمود : اعظم دخترم تو الآن پابه سن تكليف گذاشته وشايستگي پيدا كرده اي كه سر سفرة دعوت ومهماني خداوند بنشيني . من تورا مجبور نمي كنم كه حتما حجاب داشته باشي امّا يكي دوتا سؤال ازتو مي كنم خودت برو فكر كن وقتي جوابش را پيدا كردي وبه نتيجه اي رسيدي آن را به من بگو . بعد فرمود : حال كه به درگاه خداوند راه يافته اي ومي خواهي سر سفرة عبوديت وبندگي خداوند بنشيني ، فكر كن با چه هيئت وبا چه وضعيت وباچه لباس وپوششي به مهماني خدا شركت كني تا خداوند از تو راضي باشد.

  سؤال ديگر اينكه : تويك نسبتي با حضرت زهرا (س) داري ، فكر مي كني چه رفتار وكردار وچه نوع پوششي را برگزيني كه در شأن اين نسبت تو با حضرت زهرا (س) باشد وآ ن بي بي دو عالم از توراضي باشد. بعد مرا مرخص نمود .

 اينجا يك انقلاب عجيبي در درونم ايجادشد ويك شب تاصبح روي بستر خوابم باخود فكر كردم و روز بعد خدمت پدررسيدم وگفتم بابا برايم چادر وسجاده تهيه كنيد . بعدا ديدم كه پدرم يك چادر نماز سفيد وسجاده ومهر وتسبيح ويك شيشه عطربرايم  خريده است .

 اين بود خاطرة دوران كودكي خانم اعظم طالقاني كه نقل به مضمون شد .

  بايد خانواده ها واولياء شيوة تريتي بزرگاني چون مرحوم آيت الله طالقاني رادر پيش گيرند تا فرزندان صالح ومؤمن  ونماز خوان تر بيت كنند .

۷- يكي از راه هاي فرهنگ سازي ديني اين است كه اولياء بايستي به برنامه هاي پرورشيّ كه از سوي مدارس براي فرزندان شان طرح واجرا مي شود فوق العاده اهميت واحترام قائل شوند . وهيچگاه بين برنامه هاي پرورشي وآموزشي مدرسه وشيوه هاي تربيتي خانواده ها واولياء تناقض وتضاد به وجود نيايد وبراي هماهنگي بيشتر در امر آموزش وپرورش وجهت تبادله افكار ونظرات واطلا عات پيرامون دانش آموزان ، ارتباط مستقيم ومستمر بين اولياء ومربيان وكادر آموزشي وپروشي مدارس  وتعامل وهمكاري بين اين دو نهاد مقدس  يك امر لازم وضروي مي نمايد .

  پس خانواده ومدرسه دو كانون مقدس انسان سازي هستندكه شخصيت انسان ها از جهات مختلف بخصوص ازلحاظ ديني ومذهبي دراين دو نهاد مقدس شكل مي گيرد وخانواده ومدرسه از تمام نهاد هاي اجتماعي ديگر مسؤليت سنگين تر وخطير تررا درقبال تشكيل جامعه ديني به عهده دارند .

 

نويسنده : محمد علي برهاني

پا نوشت ها:

(1) سايت پايگاه حوزه  hawzah.net

  (2) انوار الهداية – ص 194

  (3) جملة مذ كور از حضرت امام خميني (ره)  كنار در ورودي مدرسه آ يت الله كاشاني – گلشهر- باخط درشت نوشته شده است .

   (4)  كافي – ج3- ص 264

   (5) خاطرات يادگار امام  - صص 166-167

  (6) محجة البيضاء – ج2 – ص 233


چگونه می توان میان جوانان و نماز پیوند آفرید؟
 
هستی زیباست؛ همراه با تقارن ها، تناسب ها و هندسه شگفت و چشم نوازی که تامّل و تفکّر در آن روح و جان را به شکوفایی و بالندگی می برد. جوان نیززیباست؛ عواطف جوشان، ارمان جویی، شور نشاط و زیباخواهی فضای زندگی جوان را پر کرده است. نماز هم زیباست؛ فرصت زیبا شدن روح، پیوند با هم زیبایی، همه خوبی برای رسیدن به کرانه های کمال و جمال.

سخن بر سر این است که چگونه می توان میان جوان و نماز و به دیگر زبان، دو زیبایی، پیوند و یگانگی آفرید. پرسش جدّی این است که چرا نسلی که به دلیل ((زیبایی جویی)) نمی تواند از کنار زیبایی روح (نماز) ساده بگذرد، اقبال و استقبال و نشاط نماز نمی بینم؟

درست تر و راست تر آن است که روح عریان نماز که تماشاگه هم رمز و رازها و زیبایی هاست، هنوز در معرض دید جوان قرار نگرفته است.روش های جذّاب و زیبا در ایجاد گرایش و کشش به کار گرفته نشده و آنان که منادیان و ناشران فرهنگ نمازند، عمدتاً شیوه انتقال و ارتباط با جوان را نمی دانند.آیا یک هدی زیبا را با خشونت، بی مهری، سردی و رفتاری غیر زیبا می توان عرضه کرد و به تاثیر و تحولی عمیق دل بست؟ اگر آموخته ایم که ((مَنْ لَهُ صَبّیُ فَلَیَتصاب))، این نه بدان معناست که تنها زبان کودکانه باید داشت که روش، منش و دانش ارتباط کودکانه را نیز باید به دست آورد.زبان، تنها کلام نیست که هر آنچه ابزار و زمینه ساز ارتباط است، ((زبان)) است. در ((ارتباط))، هماره چند عامل مهم و تعیین کننده وجود دارد که حذف یا نادیده گرفتن هر کدام به اختلال در ارتباط می انجامد.

ارکان ارتباط عبارتند از:

۱- ارتباط گیرنده

۲- مخاطب ارتباط

۳- پیام ارتباط

۴- شیوه ارتباط

۵- ابزار ارتباط

ما عادت کرده ایم که در ناکامی های خود، بلافاصله مخاطب را متهم کنیم و به تبرئه خویش بپردازیم.اگر مخاطب از سخن و رفتار ما تاثیر نپذیرفت، در دادگاهی که به سادگی و سرعت تشکیل می دهیم، به داوری می پردازیم که حرف شنو نیست، حقیقت پذیر نیست، زیربار نمی رود و در بیانی شکننده تر: نرود میخ آهنین در سنگ! اما کم شنیده ایم که شخص بگوید: نکند نقص در من باشد، نکند نحو بیان من، محتوای بیان من و ابزاری که به کار گرفته ام نامناسب باشد.نکند ناساختگی من از تاثیر سخن کاسته است، که در اسلام همه چیز به شرط من است. تو کیستی که سخن می گویی؟ اگر جریان تهذیب و تقوا از قلمرو روح و قلبت عبور نکرده باشد، منتظر تاثیر مباش که: ((مَنْ لَمْ یَعْمَل بعِلمِهِ زَلّتْ موْعِظَتُهُ عَنِ القلوب کَما یزّلُ الْمَطَرُ عَنِ الصّفا)).هر کس به علم خویش عمل نکند موعظه و نصیحتش همچون لغزش قطرات باران از سطح سنگ لغزان، فرو خواهد ریخت (برقلب ها اثر نخواهد گذاشت).پس در بی تاثیری کلام، نخست باید در خود تردید کنیم، در روش ها، در منش ها و حتی در دانش خویش و بعد تعبیر لطیف و گویای امیر بلاغت: المُتقونَ. فَهمْ لاَنفُسِهمْ مُتّهمون: تقوا پیشگان نفس خویش را متهم می دارند.برهمین اساس، تحلیل و نقد وضعیت موجود ارتباط ما با نسل جوان و یافتن راه کارها و روش های مناسب در گسترش و تعمیق فرهنگ نماز میان نسل جوان لازم است. در زمینه ارتباط با مخاطب های جوان به مرور برخی کاستی ها و ضعف ها می پردازیم و در حد توان روش هایی را پیش نهاد می کنیم.

۱- روان شناسان ارتباط، ارتباط ( COMMUNICATION ) را دارای دو بخش می دانند:

الف- هدایت کردن ( LEADING )

ب- همدلی کردن ( PACING )

ما معمولاً در هدایت کردن، نصیحت کردن و باب موعظه های کشدار و طولانی را گشودن قهرمانیم اما در همدلی نه، و به همین دلیل پل های ارتباط را می شکنیم و توان تاثیرگذاری را به حداقل می رسانیم. وقتی جوان احساس کند در موضع موعظه نشسته ایم و تنها از او ((گوش)) انتظار داریم، چیزی به نام ((پذیرش و تسلیم)) اتفاق نمی افتد. برای توفیق در ارتباط باید به ((همدلی)) رسید و همدلی نیازمند چند مسئله است:

- درک ذهن و ضمیر جوان

- انعطاف

- صبوری

درک شرایطی که جوان در آن به سر می برد، موقعیت روحی و روانی جوان و انعطاف یا به بیان قرآن ((تنزل)) از دنیای خویش به دنیای جوان وصبوری در مقابل گفتار و رفتار او، شرایطی فراهم خواهد ساخت که جوان، قلبش را به ما بسپارد و در پی آن ذهن و اندیشه ی وی نیز کاملاً تسلیم ما شودهمه این مفاهیم را در این مفهوم قرآنی می توان خلاصه کرد که خداوند به پیامبرش فرمود: (وَ لَوْ کنتَ فَظّاً غَلیظَ القلب لاَ نفَضّوُا مِنْ حَوْلکَ)).اگر تند و خشن بودی، همه از دور و برت پراکنده می شدند.

غلظت قلب و عمل، رمندگی، زدگی، گریز و پرهیز می آفریند و میان ما و نسلی که دمی رها کردن آن باعث پرتاب شدن به پرتگاه های هولناک می شود، فاصله و درّه ایجاد می کند.

۲- ما هندس گفتن با جوانان را به خوبی نمی دانیم. پرگویی، دارزگویی، مکرّر گویی های کسالت آور، سنت سیئه ماست. برای روشن شدن این موضوع اگر به پرسش هایی که از ائمه اطهار و مجموعه سخنرانی های روان شناسان و انسان آشنایان بزرگ مراجعه کنیم خواهیم یافت که بسیاری از پاسخ ها به چند ثانیه نمی رسد و بی شک اگر همین پرسش ها با ما مطرح شود باید منتظر سخنرانی ها و خطابه ها نشست! در مجموعه نهج البلاغه جز چند سخنرانی (خطبه) نسبتاً طولانی -با در نظر گرفتن حذف بخش هایی از خطبه- که از نظر زمانی خواندن هریک از آنها به نیم ساعت و در مواردی اندک به بیش از یک ساعت نمی رسد.، بقیه خطبه ها در حدود ده دقیقه بیشتر نیستند.دقت در سوره های قرآن نیز گویای همین مسئله است. جامعه ای که در آغاز بعثت مخاطب پیامبر است- مکه - به دلیل ظرفیت محدود و کشش اندک ذهنی و روانی با سوره هایی مواجه است که نه تنها آهنگین، زیبا و قاطع اند که بسیار کوتاه نیز هستند، اما در مدینه که زمینه فراهم شده و ظرف وجودی مخاطب ها گسترش یافته، سوره های بلند مطرح می شود که البته هواندن آنها نیز به ندرت به یک ساعت می رسد! شاید تعبیر ظنز گونه نویسنده ای خوش ذوق در مورد ما درست باشد که اگر العیاذباالله برهی از ما جای خدا بودیم از همان آسمان هفتم یک سره سیم کشی می کردیم بهکرات پایین و بلندگویی خداپسندانه نصب می کردیم در وسط اسمان و زمین و یکسره برای عالم و آدم سخن رانی می کردیم! همین و بس! در برخی تحقیقات، به ویژه تحقیقاتی که در آموزش و پرورش انجام پذیرفته است، یکی از دلایل بی علاقگی و گریزدانش آموزان از نماز جماعت، سخنرانی های طولانی و تکراری مطرح شده است. باید خطبا و گویندگان برای ایراد سخنرانی های پنج تا ده دقیقه ای کوتاه، مفید، جذّاب، مناسب و متناسب تمرین و ورزیدگی داشته باشند.به دیگر زبان، روح زیبا طلب جوان، کلام جوان، زیبا، رسا و کوتاه می طلبد.

۳- جوان از جوان بهتر و زودتر می پذیرد.با لحن جوان، هیات جوان، برخورد جوان و مهم تر از هر چیز به دلیل نزدیک بودن جهان احساسی، عاطفی و روحی دو جوان، تفهیم و تفاهم سریع تر اتفاق می افتد. ائم جماعت بسیاری از مساجد پیرند و با دنیای جوان بیگانه. در این میان پیران خوش اندیش و خوش روش و توانایی می توان یافت، اما اگر به نوعی جوان گرایی دست بزنیم کارا و گره گشا خواهد بود. تفاوت نسل ها، کندی رفتار، طولانی کردن نماز، طرح مسائلی بیگانه با فضای امروز، میان مخاطب و گوینده فاصله می افکند.برخی دانش آموزان طولانی شدن نماز و عدم امکان ارتباط با ائم جماعت سالمند را دلیل اجتناب از نماز جماعت دانسته اند.

زیبایی ظاهری و آراستگی نیز در این میانه بی تاثیر نیست.در مدارس متعددی شاهد هستیم که امام جماعت، توصیه قرآن در باب زینت خویش و آراستگی مناسب را در وقت نماز لحاظ نمی کند.همین جا طرح و تذکر این نکته لازم است که ائمه جماعت باید با مسائل تربیتی و روانی نسل جوان آشنا شوند.تغذیه مداوم آنها در این زمینه از بایسته ترین کارهایی است که پرداختن به آن ضروری احساس می شود.بهتر است تعدادی کتاب مناسب در این زمینه ها به همه ائم جماعت و هدایتگران فکری در مساجد و مدارس معرفی شود و در صورت امکان در طول سال، در شهرستان، سمینارهای توجیهی برای ائم جماعت و مبلغان برگزار شود.

۴- بهره گیری از زمان های خاص برای ارتباط عاطفی میان مدرسه و مسجد از یک سو و خانه و مسجد از سوی دیگر در جذب و جلب خانواده ها، به ویژه جوانان، موثر است.در فرصت های عاطفی مانند عروسی، سفر حج، رفع یک خطر و ولادت فرزند می توان به سراغ افرادی رفت که احیاناً با مسجد ارتباطی دارند.هدیه بردن به نام مسجد برای این افراد، گذشته از تحول در دیدگاه، عایق های میان خانه و مسجد را از میان برمی دارد. اگر در جشن مدرسه مجاورف شیرینی به شکل بسته بندی شده و با نام مسجد به دانش آموزان داده شود چه تاثیری خواهد داشت؟ اگر امام جماعت و هیات امنای مسجد در مراسم مدرسه شرکت کنند چه فضای مناسب ساخته خواهد شد؟ فراتر از اینها، اعضای مساجد می توانند در مدارس شرکت کنند، مثلاً در تعمیر میز و صندلی ف گروه نجار مسجد همکاری کنند یا پزشک مسجد-اگر ممکن شود- با مدرسه مرتبط باشد. اینها بهانه های مقدسی برای برداشتن سدها و مانع ها میان مسجد و مدرسه است.

۵- مساجد از همان سر در، تا درون مسجد (صحنف محراب، فضا، دیوارها و.) باید اراسته، پیراسته و جوان پسند باشد.از جاذبه های هنری و علمی در پیشانی مسجد باشد.نوشته های مساجد آن قدر تکراری و ناهمخوان با ذهن و ضمیر نوجوان و جوان است که رغبتی برای خواندن نمی انگیزد.

پاکیزگی، طراوت وزیبایی مسجد نیز مسئله مهمی است.برخی دانش آموزان بوی بد، فضای تنگ نمازخانه، فرش ها و موکت های آلوده را باعث بی رغبتی به نماز می دانند.به رغم تلاش های ارزنده و سازنده ای که در ساختن مسجدهای شایسته و مناسب در جاده ها شده است-خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد-هنوز دخمه های تاریک، فرسوده، نمور با موکت آلوده و فرسوده فراوان است.

از این گذشته مساجد جدید را باید به گونه ای ساخت که کانون هم فعالیت ها بتواند باشد.انحصار مسجد به نماز، خلاف سنّت و سیره اسلامی است.مطالعه عصر پیامبر نشان می دهد که مسجد همه چیز است؛ پایگاه تصمیم گیری اجتماعی، نظامی، ی، عبادی و فرهنگی.باید هر مسجد یک مجتمع باشد.امکانات هنری، ورزشی؛ نمایشی، کتابخانه-با شیوه های نو-باید در کنار مسجد به عنوان جزئی از پیکره مسجد محسوب شود.در برنامه ریزی های آینده ((بازسازی مساجد)) باید به این نته توجه شود.اگر این امکانات در مسجد و ((از))مسجد باشدف جوانان به مسجد راغب تر می شوند.از لحظه های ناب و خاص نیز استفاده کنیم.اگر در مساجد بین راه ها و جاده ها، نوشته هایی مناسب نصب شود، طنین آنها در ذهن مسافران، در طول راه که فرصت تامل و تفکر بیشتر است، تاثیر مطلوب برجای خواهد گذاشت.بسیاری از نمازخانه های بین راه از این جهت خالی و تهی اند.

در مساجد شهرها و نمازخان مدارس و نهادها، می توان از گروه هایی استفاده کرد که تناسب جملات زیبا و تاثیرگذاری نصب کنند بی آنکه تنها جملات ی، مکرر و معمولی به کار گرفته شود.

۶- نماز، به ویژه نماز اول وقت، مصونیت روانی می آورد.پیامبر (ص) می فرماید: (لا یزالُ الشیطانُ هائباً لابن آدَم زَعْرامنْهُ ما صَلّی الصلوات الْخمْسَ لِوَقتهنَّ فَاذا ضیعهنّ اِجْتَرَا علیهِ فادْخَلَهُ فی العظام.))

شیطان تا هنگامی که انسان نمازش را در وقت فضیلت می خواند در خوف و وحشت است، ولی نماز را اول وقت نخواند، شیطان جرئت فریب او را می یابد و او را به گناهان بزرگ وا می دارد.

واقعیت این است که در خانواده ها چنین موضوعی کمتر رعایت می شود.اگر در مدارس، نهادها و ادارات، سنت نماز جماعت به هنگام برقرار باشد، بازتاب آن نوعی مصونیت و بازدارندگی و انضباط رفتاری خواهد شد.در مدارس به دلیل فقدان یا کمبود امکانات وضو گرفتن، به گونه ای باید عمل کرد تا دانش آموزان فرصت وضو گرفتن داشته باشند. برخی دانش آموزان مشکل وضو گرفتن را در مدرسه به دلیل نبودن سرویس های بهداشتی کافی و شیرآب کافی، علت شرکت نکردن در نماز جماعت می دانند.

جوانان حساس و زودشکن اند.رؤیت فاصله میان گفتن و بودن در جامعه زمینه رمندگی جوانان است.آنها کمتر می توانند به تحلیل عمیق بپردازند و مرز میان راه و منتسبان به ((راه)) را دریابند.خیانت هیچکس به اندازه آنانی نیست که منتسب به دین و انقلاب اند و کجرو و بد عمل. اسلام در پی نمازی است که مدافع مکتب بسازد و به تعبیر روایت، انسان را ((زین)) دین کند نه ((شین)) آن. باید هماره این نکته را به اولیا، معلمان و هم کسانی که چشم جوانان به آنان دوخته است یادآور شد که لغزش های ما، تباهی و انحراف یک نسل را در پی خواهد داشت و به همین دلیل اصلاح همیشه رفتار، بازنگری در خود و بازسازی و تصحیح اعمال هیچ گاه نباید فراموش شود.در بیانی رساتر و گویاترف یادمان باشد که نماز زنگ تفریح زندگی نیستف هنگام تصحیح زندگی است.

دکتر محمدرضا سنگری

 


چرا رنگ مشکی؟!

از سال‌ها قبل، در واقع از وقتی موضوع حجاب زن به صورت جدی در دنیا مطرح شد، مخالفین حجاب، سعی می‌کردند حجاب را با موضوع رنگ آن طرد کنند. برای موافقین هم رفته رفته این شبهه قوت گرفت که چرا رنگ مشکی؟». در واقع هر کس می‌خواست چادر را زیر سوال ببرد، رنگ مشکی را زیر سوال می‌برد.

معمولاً مشکی رنگ افسردگی، عزا و اندوه و غم است. افسردگی به عنوان یک بیماری پاتولوژیک، عزا به مفهوم یک سنت، و غم و اندوه هم به معنی یک فرآیند زمینه‌ساز برای تخلیه هیجان. همه این موارد هم درست و هم غلط است. درست است از این جهت که رنگ مشکی به عنوان نمادی برای همه این موارد است و به این‌ها کمک می‌کند، اما محدود به این مفاهیم نیست. در واقع نمی‌شود تنها این مفاهیم را از رنگ مشکی برداشت کرد.

رنگ تیره موجب استتار و اختفای اشیاء و مانع از دیدن آنهاست. چشم در تاریکی جایی را نمی‌بیند و پارچه یا پرده سیاه مایه احتجاب اشیایی است که در پس پرده قرار دارند. لذا بانوان عفیف مسلمان، رنگ لباس‌های ظاهر ـ اعمّ از چادر، مانتو و روسری ـ را از رنگ‌های تیره برگزیده‌اند تا اندامشان از چشم نامحرمان پوشیده‌تر باشد و بدین وسیله گوهر عفاف» خود را محفوظ‌تر بدارند و استفاده از رنگ‌های شاد و مهیّج و هرگونه مجلس‌آرایی را به خلوت خانه و در جمع محارم خویش اختصاص می‌دهند.

در روانشناسی رنگ‌ها، همان گونه که نوع رنگ در ایجاد گرسنگی، سیری، خشم و آرامش تأثیر مستقیم دارد، در شعله‌ور شدن غرایز جنسی نیز دخالت مستقیم دارد. رنگ سیاه باعث کاهش شهوت است؛ چنان که امام صادق ـ علیه‌السلام ـ در این زمینه خطاب به حنّان بن سُدَیر» که نعلین سیاه پوشیده بود، فرمودند: آیا نمی‌دانی رنگ سیاه مایه تقلیل شهوت است». (وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 3، ص 386)

رنگ تیره موجب استتار و اختفای اشیاء و مانع از دیدن آنهاست. چشم در تاریکی جایی را نمی‌بیند و پارچه یا پرده سیاه مایه احتجاب اشیایی است که در پس پرده قرار دارند. لذا بانوان عفیف مسلمان، رنگ لباس‌های ظاهر ـ اعمّ از چادر، مانتو و روسری ـ را از رنگ‌های تیره برگزیده‌اند تا اندامشان از چشم نامحرمان پوشیده‌تر باشد و بدین وسیله گوهر عفاف» خود را محفوظ‌تر بدارند و استفاده از رنگ‌های شاد و مهیّج و هرگونه مجلس‌آرایی را به خلوت خانه و در جمع محارم خویش اختصاص می‌دهند

نگاه مثبت به رنگ مشکی

از طرف دیگر رنگ سیاه، رنگ تشخص و هیبت است و در میان رنگ‌ها ابهت بیشتری دارد. در ریشه‌یابی لغات رنگ سیاه در عربی به نام اسود است و به معنی آقایی، برتری و سیادت است. – به جز آن سیادتی که ما به طور اخص استفاده می‌کنیم. سودت ریشه مشترک سیاه و سیادت است. خانه کعبه با آن پرده سیاه و تیره‌ای که دارد، پر از شکوه و ابهت و جذبه است. در روایاتی که برخی علائم و نشانه‌های ظهور حضرت مهدی (عج) را بیان می‌کنند، می‌خوانیم که آن حضرت (عج) با بیرق رسول خدا خروج می‌کند که از پارچه مخمل سیاه و چهارگوش بوده و در آن صلابت است. (الملاحم و الفتن، سید بن طاووس، ترجمه محمد جواد نجفی، ص 57)

چنان که امام صادق ـ علیه‌السلام ـ در این زمینه خطاب به حنّان بن سُدَیر» که نعلین سیاه پوشیده بود، فرمودند: آیا نمی‌دانی رنگ سیاه مایه تقلیل شهوت است

رنگ مشکی در یک نگاه دیگر رنگ وقار و اقتدار و از رنگ‌های صامت است که نگاه را سریع به سمت خود جذب نمی‌کند. از هنگام نزول آیه جلباب، ن با پوشش تیره در جامعه حضور می‌یافتند و رسول اکرم  صلّی الله علیه و آله  نیز آن‌ها را نهی نمی‌کرد و این نهی نکردن رسول خدا  صلّی الله علیه و آله  خود بیانگر مقبولیت این عمل است؛ چنان که در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است که فرمودند: لباس سیاه مکروه است مگر در خَف، عمامه و عبا» (وسایل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 8، ص 382) و خف نوعی کفش چرمی است.این، نشان دهنده آن است که استفاده معقول از رنگ سیاه، نه تنها مکروه نیست، بلکه پسندیده و مورد قبول خدا، رسول

اصرار و تشویق پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر پوشیدن لباس سفید و توصیه امام صادق ـ علیه‌السلام ـ به حنّان بن سُدیر» به پوشیدن نعلین زرد (سیاه پوشی در سوگ ائمه نور ـ علیهم السّلام ـ، علی ابوالحسنی ص 280) و دیگر تشویق‌ها و دستورات پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ بیانگر این است که استفاده از رنگ‌های مختلف ـ اعم از تیره و روشن ـ صبغه مذهبی دارد.

کراهت رنگ مشکی

آنچه در باب رنگ مشکی بسیار مطرح است، کراهت رنگ مشکی است. کراهت یک مفهوم درون دینی است، بنابراین وقتی در باب کراهت این رنگ به منابع دینی رجوع می‌کنیم، می‌بینید به 5 دلیل مستحب است که رنگ حجاب، رنگ مشکی باشد. و کراهت آن به عنوان یک تبصره است.

در روایات داریم افرادی که غاصب حق ولایت اهل بیت (ع) هستند، از بنی‌امیه و بنی‌عباس، رنگ مشکی را به عنوان نماد مخالفت با پذیرش وصایت بلا فصل امیرالمؤمنین علی(ع) و مخالفت با جانشینی اهل بیت بعد از پیامبر استفاده می‌کردند.

زمانی که امام رضا به اجبار به عنوان ولیعهد انتخاب می‌شوند، مأمون به عنوان نماد پذیرش این ولایتعهدی، اعلام می‌کند که همه پوشش‌های سیاه را به رنگ سبز علوی تغییر دهند. او با تغییر نماد، اختلال اجتماعی را برای طرفداران بنی‌عباس، ایجاد کرد. بنابراین، در زمان امام رضا آن نماد کاملاً تغییر کرد. تا زمانی که رنگ مشکی رنگ مخالفت با خوبی‌ها بود، ائمه با انتخاب آن به عنوان رنگ پوشش مخالفت می‌کردند. در واقع هر زمان رنگ، مفهوم غیر ارزشی و ضد ارزشی پیدا کرد، آن رنگ مطرود خواهد بود؛ چرا که رنگ گناه ویژه‌ای ندارد.

در مورد عدم کراهت استفاده از کفش و عبا و عمامه سیاه در روایتی به نقل از امام صادق(ع) آمده است: رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ استفاده از رنگ سیاه را در پوشش‌ها ناخوش داشت؛ مگر در سه چیز: در کفش و عبا و عمامه.»

دین مبین اسلام، با توجه به آیات تکوینی خداوند در پهنه طبیعت و آیات تشریعی موجود در قرآنکریم، بهره گیری از پوشش‌های رنگی را جز در موارد ذیل مجاز دانسته است:

یکی از ایرادات ما در مباحث فرهنگ دینی این است که برخی موادی را که مشروط است، مطلق می‌کنیم و دچار خطا می‌شویم. یا گاهی موارد مطلق را مشروط می‌کنیم. مثلاً بارها شنیده‌اید وضو گرفتن با آب گرم مکروه است. این را شرح می‌دهند که آب سرد نشاط می‌آورد و یا. بله، این موارد صحیح است، اما در متن دین ما آمده که وضو با آبی که با نور خورشید گرم شود، مکروه است. به عبارت دیگر در ابتدا باید بدانیم دین چه گفته و بعد برای آن تحلیل علمی بیاوریم. این‌ها خطاهای فرهنگی- دینی جامعه عامیانه ماست که گاهی به خواص هم کشیده می‌شود.

دین مبین اسلام، با توجه به آیات تکوینی خداوند در پهنه طبیعت و آیات تشریعی موجود در قرآن کریم، بهره گیری از پوشش‌های رنگی را جز در موارد ذیل مجاز دانسته است:

1. پوشش‌های رنگینی که شعار و علامت دشمنان اسلام است. استفاده از این پوشش‌ها تا وقتی که ویژگی این گروه است، مجاز نیست.

2. پوشش‌های رنگینی که موجب انگشت نما شدن فرد در نزد دیگران می‌شود (لباس شهرت).

3. پوشش‌های رنگینی که اثر روحی نامطلوبی بر انسان یا اعمال عبادی او می‌گذارد.

4. پوشش‌های رنگینی که برخلاف شؤونات اجتماعی اسلام و عرف مذهبی است. امام صادق(ع) خطاب به عبید بن زیاد فرمود: ایاک ان تزینّ إلاّ فی أحسن زی قومکخود را تزیین مکن مگر مثل قوم خود.» و نیز فرمود: خیر لباس کل زمان، لباس اهله»؛ بهترین پوشش هر عصری لباس مردم همان زمان است.» البته در این موارد مؤمنین اهل تقوا معیار محسوب می‌شوند.

امروز لباس به خودی خود نقش یک"رسانه"را بازی می‌کند. مثلاً اگر یک دختر فرانسوی تنها یک روسری به لباس‌هایش اضافه کند و در کنار او خانم را هبه‌ای هم باشد، راهبه اجازه ورود به استادیوم ورزشی را دارد، اما دختر محجبه فرانسوی خیر. هر چند در ظاهر پوشش راهبه کامل‌تر هم به نظر می‌رسد. اما پوشش دختر فرانسوی مفهوم ویژه‌ای را منتقل می‌کند

5. پوشش‌های رنگین زن در عده وفات شوهر.

6. پوشش‌های رنگین و جذاب زن و مرد برای نامحرمان.

7. پوشش‌های رنگین مخصوص ن از سوی مردان و بالعکس.

لباس در فرآیند اجتماعی جدی‌تر از آن است که فکر می‌کنیم. فرانسه، مهد آزادی، با پوشش اسلامی دختران مسلمان مشکل دارد. در واقع امروزه مفهوم لباس بسیار جدی‌تر و حساس‌تر از گذشته است، چرا که پیام‌هایی را که منتقل می‌کند بسیار مؤثرتر است.به عبارت دیگر امروز لباس به خودی خود نقش یک"رسانه"را بازی می‌کند. مثلاً اگر یک دختر فرانسوی تنها یک روسری به لباس‌هایش اضافه کند و در کنار او خانم راهبه‌ای هم باشد، راهبه اجازه ورود به استادیوم ورزشی را دارد، اما دختر محجبه فرانسوی خیر. هر چند در ظاهر پوشش راهبه کامل‌تر هم به نظر می‌رسد. اما پوشش دختر فرانسوی مفهوم ویژه‌ای را منتقل می‌کند.


استفاده از رنگ ها در اسلام

بنابراین وقتی قرار است حضور اجتماعی مقتدرانه و رسمی باشد، رنگ مشکی را انتخاب می‌کند. این رنگ نوعی اقتدار و دورباش» را به مخاطب القا می‌کند. گاهی نوع پوشش ما به دیگران این اجازه را می‌دهد که حریم خصوصی‌مان را بشکنند. یعنی رنگ انتخابی ما به قدری دورباش کمی دارد، که احتمال دارد دیگران به این حریم وارد شوند

اسلام در خصوص رنگ دو دسته‌بندی، یکی برای حضور اجتماعی، و دیگری حضور در خلوت محارم دارد. رنگ اول اسلام در خلوت، سفید است و برای آن دلایل متعددی بیان می‌شود. سفید نماد پاکی، شادی و آرامش است. برای مثال، در آداب یک مسلمان شیعی هست که وقتی به زیارت یک امام می‌روی، لباس نو سفید رنگ بخر یا در اعیاد ذکر می‌شود که لباس نو سفید به تن کنید، شاید که با تاکید بر این فرآیند که پاکی بیرون به پاکی درون هم منتقل بشود. اما در عرصه فعالیت‌های اجتماعی، رنگ اول اسلام به عنوان پوشش نهایی» رنگ سیاه است. بنابراین وقتی قرار است حضور اجتماعی مقتدرانه و رسمی باشد، رنگ مشکی را انتخاب می‌کند. این رنگ نوعی اقتدار و دورباش» را به مخاطب القا می‌کند. گاهی نوع پوشش ما به دیگران این اجازه را می‌دهد که حریم خصوصی‌مان را بشکنند. یعنی رنگ انتخابی ما به قدری دورباش کمی دارد، که احتمال دارد دیگران به این حریم وارد شوند.

در بحث حجاب هم رنگ مشکی این دورباش را به نامحرم می‌دهد، ضمن اینکه به دلیل صامت بودنش جلب توجه هم نمی‌کند. نکته‌ای را هم که در روایات‌مان بدان اشاره می‌شود این است که رنگ مشکی، شهوت را کم می‌کند. رنگ مشکی به عنوان نماد اجتماعی برای زن و مرد یکسان است، اما به دلیل اینکه حجاب ظاهری زن ظرافت‌های بیشتری دارد، اولویت با خانم‌ها خواهد بود.

 


هفت اصل و چهار گام جذب مخاطب به نماز»،

اصل اول، خیرخواهی است و مهم است نیت ما برای هدایت مخاطب به سوی نماز از روی خیرخواهی باشد نه قصد تخریب و ضایع کردن. وقتی نیت ما خیر باشد قطعاً ً گفتار ما نیز گویای نیت قلبی ما خواهد بود.

اصل دوم، احترام به مخاطب و حفظ کرامت و شخصیت و انسانیت مخاطب است. ممکن است به کسی که می‌خواهیم تذکر بدهیم و او را به کار نیک و پسندیده‌ای مثل اقامه نماز و مسجد دعوت کنیم یا از کار زشت و ناپسندی باز داریم، چه بسا در بسیاری موارد دیگر او از ما بیشتر بداند و بفهمد و فقط در این مورد مرتکب خطا شده است.

اصل سوم، شناخت و آگاهی است، بدین معنا که خود ما به عنوان دلسوز و ناصح امین، نسبت به موردی که می‌خواهیم به مخاطب تذکر دهیم، باید از لحاظ شرعی و قانونی و عرفی اطلاعات کافی داشته باشیم.

اصل چهارم، کنجکاوی بی‌مورد و افراطی در مورد مخاطب است که ممنوع است، زیرا سد بزرگی برای برقراری ارتباط با او می‌شود.

اصل پنجم، صبر است که کلید کامیابی است. در مقابل ناملایمات و سختی‌های احتمالی تبلیغ احکام دین، باید صبور بوده و استوار باقی بمانیم و عجله و شتابزده و احساساتی اقدام نکنیم.

اصل ششم، عدم اصرار به مخاطب، زیرا وظیفه ما در مقابل افرادی بی‌نماز و سهل‌انگار در نماز، فقط تذکر دادن دوستانه است. تذکر بدهیم و عبور کنیم و اصلاً ً با مخاطب دهن به دهن نشویم، حال اگر در مقابل یک منکر چندین نفر به مخاطب تذکر دهند، فرد ناخود‌آگاه خود را مم به رعایت معروف و ترک منکر می‌بیند.

اصل هفتم که آخرین اصل از جذب مخاطب به نماز است، برخورد ساده اما هنرمندانه است به گونه‌ای که در جذب مخاطب به نماز و امر به‌معروف و نهی از‌منکر باید مانند هر اثر هنری، تلاش کرد تا محتوایی خوب در شکلی اثر‌گذار به مخاطب ارائه شود و نباید برای یک موضوع همیشه از یک روش ثابت استفاده کرد، بلکه لازم است گاهی با نگاهی به مخاطب و شرایط حاکم بر زمان، ارتباط، روش مناسب و شایسته‌ای را انتخاب کنیم.

و اما گام ها ی اساسی جذب مخاطب

چهار گام از مراحل جذب مخاطب به نماز و با راه‌های کارآمدی تبلیغ معارف نماز و فرهنگ مهدویت (عج) عبارتند از:

گام اول؛ روبه رو شدن؛ اعمال و رفتاری ملاک است که نیاز به جستجو، تحقیق نداشته باشد و شما آن عمل را مثل بی‌توجهی به نماز را در ملأ‌عام مشاهده کردید و یا خود فرد رسماً ً اعلام می‌کند من از نماز خوشم نمی‌آید، که ما باید از روش‌های تبلیغ چهره‌به‌چهره و تکنیک‌های برقراری ارتباط با مخاطب استفاده کنیم.

گام دوم؛ تشخیص اصل برخورد، چگونگی برخورد و توجه به آمادگی پذیرش مخاطب. مثلاً ً وقتی به شدت گرسنه، تشنه، عصبی، خسته و بی‌حوصله هستید، وارد عمل نشوید. اگر مخاطب در شرایطی خاص است که تذکر دادن شما موجب هتک‌حرمت و یا ضایع شدن او می‌شود، یا وقتی برای خود و همراهانتان احساس خطر جانی و مالی می‌کنید و احتمال درگیری می‌دهید یا وقتی مخاطب در تألم روحی شدیدی مثل فوت یا بیماری عزیزانش هست یا مخاطب تعادل جسمی و روحی ندارد. مثلاً ً قرص و مواد مخدر یا مشروبات الکلی مصرف کرده وارد عمل نشوید. باید مطالعه کنیم که برای اثرگذاری و جلوگیری از پیامدهای منفی چه روش یا روش‌هایی را با توجه به موفقیت مکانی، شرایط سنی، جنسیت و آداب و رسوم و انتخاب کرد. از جمله روش‌های برخورد:

۱. مستقیم کلامی

۲. مستقیم غیر کلامی

۳. غیر مستقیم کلامی

۴. غیر مستقیم غیر کلامی است.

گام سوم؛ عبارت است از؛ اجرا که قاطعانه اما مؤدبانه بگوئید، تذکر به مخاطب در جمع و حضور دیگران نباشد. مگر آنکه مطمئن باشید لازم است دیگران نیز از کار شما درس بگیرند، جملات و تذکرات با اعتماد به نفس و توکل به‌خدا و به دور از هرگونه تحقیر و ضایع کردن مخاطب باشد. اگر از روش کلامی مستقیم استفاده می‌کنید جمله خود را با سلام و لطفاً ً آغاز کنید و تذکر شما در جذب مخاطب به اقامه نماز همراه با منت گذاشتی، مسخره کردن و بزرگ‌نمایی کردن نباشد، ضمن جلب اعتماد طرف مقابل و برخورد کوتاه از کلمات مثبت استفاده کنید. معمولاً ً افعال مثبت بیش از افعال منفی در مخاطب امکان پذیرش را فراهم می‌‌کند.

گام چهارم؛ آمادگی در مقابل واکنش‌های احتمالی مخاطب است، وقتی شما کسی را می‌خواهید به دین و نماز دعوت کنید چند حالت دارد:

۱. تذکر را می‌پذیرد و به آن عمل می‌کند که از او تشکر صمیمانه می‌کنید. حتی اگر به همه تذکرات شما هم عمل نکرد،

۲. تذکر را ظاهراً ً می‌پذیرد اما عمل نمی‌کند،

۳. تذکر را نمی‌پذیرد و با پاسخ‌های سربالایی بی‌ربط یا بهانه‌گیری موضوع را به اصطلاح از سر خود باز می‌کند که بهتر است شخصی دیگری با روش متفاوتی او هم تذکر دهد،

۴. تذکر را نمی‌پذیرد اما نسبتاً ً با تندی یا تندی همراه با ناسزا و دشنام همراه می‌کند. مقابله به مثل نکنید و تلاش کنید با حفظ آرامش و متانت از محیط دور شوید.

 


به نقل از سایت I.S.I ، هارولد بور» از دانشگاه ییل برای اولین‌بار با انجام یک آزمایش ساده، به وجود میدان مغناطیسی در اطراف موجود زنده پی برد.

او با توجه به یک مولد الکتریکی که در آهن‌ربا در داخل سیم‌پیچ دوران می‌دهد و جریان تولید می‌کند، او سمندری را در یک ظرف آب نمک قرار داد و ظرف را به دور سمندر چرخاند.

الکترودهایی که در این ظرف وجود داشتند و به یک گالوانومتر حساس متصل شده بودند، یک جریان متناوب را نشان می‌دادند. زمانی که بور این آزمایش را بدون سمندر انجام داد، گالوانومتر هیچ جریانی را نشان نداد.

این بدان معنا بود که در اطراف موجود زنده میدانی وجود دارد که خاصیت مغناطیسی هم دارد. بور این وسیله را بر روی دانشجویان داوطلب خود امتحان کرد و مشاهده کرد که این میدان در بدن انسان هم وجود دارد و کاملاً تابع رویدادهای اساسی زیست‌شناختی بدن است. او این میدان را حیاتی نامید چون هرگاه حیات از بین برود، میدان حیاتی هم از بین می‌رود. به گونه‌ای که یک سمندر مرده که در دستگاه بود هیچ پتانسیلی به وجود نمی‌آورد.

تشکیل میدان مغناطیسی بدن همانگونه که می‌دانید، در بدن ما میلیون‌ها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما به وسیله تحریک الکتریکی این عصب‌ها صورت می‌گیرد.

در اثر بارش بار در اطراف آنها در بدن ما یک میدان تشکیل می‌شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیون‌ها عصب به وجود می‌آید.

امواج مغزی

امواج مغزی: دستگاه موج‌نگار مغز چهار نوع منحنی از امواج مغزی را ارائه می‌دهند که عبارتند از: آْلفا، بتا، دلتا و تتا. ریتم‌های دلتا کندترین امواج مغزی را با تناوب از یک تا سه دور در ثانیه بوده و اغلب در خواب عمیق ظاهر می‌شوند.

به نظر می‌رسد که ریتم‌های تتا که دارای تناوب چهار تا هفت دور در ثانیه است به خلق و خوی بستگی داشته باشد.

ریتم‌های آلفا از هشت تا ۱۲ دور در ثانیه، در اوقات تفکر، تامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس و توجه قطع می‌شوند و بالاخره ریتم‌های بتا با تناوب ۱۳ الی ۲۲ دور در ثانیه، ظاهراً منحصر به نواحی جلوئی مغز، یعنی جایی که فعالیت‌های پیچیده مغزی رخ می‌دهد هستند.

امواج آلفا امواج بسیار مهمی هستند که به وسیله هانس‌برگر آلمانی کشف شدند و به گفته وی با نوعی هوشیاری و خودآگاهی معطوف به درون ظاهر می‌شوند و تغییرات فیزیولوژی مهمی در بدن ایجاد می‌کنند مثل تمرکز و یادگیری.

میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر

حتماً تا به حال درباره خطرات گوشی‌های موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاه‌های برق چیزهایی شنیده‌اید. بنابر تحقیقات پروفسور لای امواج مغناطیسی که از نیروگاهای برق یا وسایل برقی مثل سشوار و ریش‌تراش برقی و.ساتع می‌شود به دی ان ای سلول‌های مغزی آسیب می‌رساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می‌برد.

میدان‌های مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به دی ان ای مغز اثر منفی دیگری به بدن دارند. این میدان‌ها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می‌شوند. همان‌طور که می‌دانید نزدیک به ۷۰% از بدن مارا آب فراگرفته و مولکول‌های آب به صورت دو قطبی هستند و زمانی‌که ما در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می‌گیریم، این مولکول‌ها در جهت آن میدان قرار می‌گیرند و این پدیده باعث می‌شود نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.

علاوه بر عوامل خارجی یک‌سری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می‌شوند اختلال در میدان بدن ایجاد شود. مهم‌ترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام بارش بار در عصب در اطراف آن به وجود می‌آیند و به صورت الکتریسیته ساکن در بافت‌های بدن ذخیره می‌شوند و میدانی که در اطراف این بارها به وجود می‌آیند در میدان بدن ایجاد خلل می‌کنند.

این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می‌شوند و به دلیل اینکه هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصب‌های بیشتر و مهم‌تری قرار دارند برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر و دست‌ها و قسمت مچ پا به پایین است و در بین این سه قسمت، سر اهمیت ویژه‌ای دارد چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل در میدان مغناطیسی مغز باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز می‌شوند.

به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم. مثل موبایل یا سشوار و غیره. اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدانی بسیار قوی هستیم و آن میدان مغناطیسی زمین است.

عوامل داخلی اغتشاش در میدان بدن ما هم فعالیت‌های حیاتی و اجتناب‌ناپذیری هستند که در تمام طول عمر ما در جریان هستند پس چگونه می‌توان باعث خلل این اثرات سو که باعث اختلال در بدن ما و بیماری‌هایی مثل سرطان می‌شوند را خنثی کرد؟

در اینجاست که باید گفت خداوند راه‌حل تمام این سئوالات را در یک عمل ساده که امکان آن برای همه افراد وجود دارد و بیش از چند دقیقه هم وقت نمی‌برد و هیچ ضرری هم ندارد به انسان هدیه داده و آن نماز است.

نماز و میدان مغناطیسی

آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت‌انگیزی اگر انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می‌گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می‌شود.

یکی از نکات بسیار جالبی که پروفسور بور به آن دست یافته بود این بود که دریافته بود که در بدن تمام دانشجویان مؤنث ماهی یک‌بار تغییر ولتاژ شدید ایجاد می‌شود و میدان بدن به منظم‌ترین حالت خود می‌رسد و شاید به همین دلیل است که ن نیازی ندارند در این مدت نماز بخوانند.

اخیراً هم کشف شده است که قلب ن منظم‌تر و قوی‌تر از مردان می‌زند و دلیل آن همین تغییر ولتاژ است.

نماز و بارهای الکتریکی

همانطور که قبلاً اشاره شد بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می‌آیند هم برای میدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سوء دارند و این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدی‌تری ایجاد می‌کنند و باید هرچه سریع‌تر از آن نواحی دور شوند.

به طرز حیرت‌آوری می‌بینیم که این نواحی دقیقاً نواحی هستند که در وضو شسته می‌شوند و بنابر تحقیقات صورت گرفته بهترین راه دفع این بارهای زائد استفاده از یک ماده رساناست که سریع‌ترین و ارزان‌ترین و بی‌ضررترین ماده برای این کار آب است و جالب اینجاست که آب هرچه خالص‌تر باشد سریع‌تر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می‌دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این اثر را ندارد.

نماز و امواج مغزی

با دفع بارهای زائد بدن در وضو امواج مغزی در ایده‌آل‌ترین حالت قرار می‌گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می‌آید، تشعشع امواج آلفا را به اندازه قابل توجهی بالا می‌برد و توانایی مغز را در تولید این امواج زیاد می‌کند.


  اهمیت و نقش پایبندی به اقامه نماز در زندگی افراد بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست . در کتاب آسمانی قرآن کریم و همچنین سایر کتب مقدس

   و احادیث و روایات زیادی  به این نقش پرداخته شده است ، که ورود به بحث آن در این مجال نمی گنجد. در این مقاله سعی شده است صرفا" به

 ارائه بهترین شیوه ها و راهکارهای جذب فرزندان به نماز پرداخته ، و چهار طرح نیز به صورت کاملتری توضیح داده شود.

    بهترین راهکارهای جذب دانش آموزان به نماز :

 با توجه به گفتگوهای مستقیم و پرسش و پاسخ هایی که با دانش آموزان انجام داده ام ، و با توجه به مشخص کردن برخی از عوامل عدم گرایش آنان

 به خواندن نماز براساس دیدگاه های آنان ، به اختصار بهترین راهکارهای جذب دانش آموزان به نماز را به شرح زیر مطرح می نمایم :

 1 –  آشنا نمودن دانش آموزان با فلسفه نماز. چرایی نماز خواندن برای آنان به صورت کامل تشریح شود.

 2 –  ارائه اطلاعات به دانش آموزان در ارتباط با ضرورت و اهمیت نماز.

3 – معرفی آثار نماز خواندن . ( اثرات  و فواید نماز به صورت علمی تشریح گردد ، تأثیر نماز بر مسائل روانی ، اخلاقی ، رفتاری و ایجاد نظم در زندگی

     فردی و اجتماعی و . ).

 4 – توجه به نظرات دانش آموزان ، مشخص کردن علل دوری از نماز خواندن  و با توجه به موانعی که دارند توصیه های لازم انجام شود و رفع مانع گردد.

 5 – آموزش صحیح و کامل نماز به دانش آموزان با استفاده از کتب ، جزوات ، فیلم ها و سی دی های آموزشی جذاب.

6 – توجه ویژه دبیران همه دروس به تربیت بعد اعتقادی دانش آموزان و تأکید بر نماز خواندن .

7 – راهنمایی دانش آموزان برای انجام مطالعه و تحقیق پیرامون نماز و ارائه آن به صورت :

 الف – پروژه های کلاسی .

ب – چاپ نشریه داخلی نماز در مدارس و نشر آثار دانش آموزان در آن.

ج – ایجاد وبلاگ گروهی به نام نماز و ارائه مطالب دانش آموزان در آن .

 د – تهیه بروشورهای آموزشی توسط دانش آموزان در مورد نماز . و                                                                                                           

8 – تشویق دانش آموزان به نماز خواندن از طریق دبیران محبوب مدارس . (به ویژه گفتگوی خصوصی و دوستانه دبیران با دانش آموزان ، مثلا" دبیران

 تربیت بدنی. یا در هر مدرسه ای این مسئولیت را دبیری که بیشترین محبوبیت را داردبپذیرد و انجام دهد) .

9 – برگزاری همایش های داخلی و بین مدارس در خصوص نماز با مشارکت و محوریت دانش آموزان  به نحوی که مقالا ت و آثار برگزیده هنری مانند :

 خط ، نقاشی ، عکس ، فیلم ، وبلاگ و شعر و در آن همایش ها ارائه شود و تقدیر از همه شرکت کنندگان و دادن جوایزنفیس به نفرات و گروه های برتر.

10 – تشویق دانش آموزان به تعیین محلی ویژه در منزل برای نماز خواندن . به نحوی که در اتاق دانش آموز یا محل مناسب دیگری در منزل جایگاه

 ویژه ای برای نماز خواندن در نظر گرفته شود و در کنار جا نماز کتب مقدس مانند قرآن ، مفاتیح وسایر کتب دینی قرار داده شود.

11 – تشویق دانش آموزان به استفاده از لباس مخصوص نماز در منزل . موقع خواندن نماز لباس مشخص تمیزی را به تن کنند و در پایان نماز لباس خود

 را تعویض نمایند . این امر دقت ، تقدس ،اهمیت و  پاکیزگی را  در موقع نماز خواندن به دانش آموز یاد آوری می کند .

12 – برگزاری جلسات آموزش خانواده در مورد نماز برای اولیا و آشنا نمودن آنها با فلسفه و ضرورت نماز ، اقامه نماز در منزل توسط آنها ، معرفی آثار

 نماز  و ارائه توصیه های لازم به والدین برای توجه بیشتر به امر نماز خواندن در منزل و تشویق فرزندان خود برای به پا داشتن نماز در منزل و مساجد .

13 – برگزاری مسابقات مختلف در مورد نماز بین دانش آموزان و اولیا (استفاده از تجارب والدین ) و اهدا ی جوایز به نفرات و خانواده های برتر .

14 – تشویق دانش آموزان به تشکیل گروه های نماز به صورت کلاسی ، بین کلاسی و بین مدرسه ای  در مدارس و راهنمایی آنها در جهت تلاش برای

  توسعه فرهنگ نماز در مدارس و اجرای برنامه های ویژه توسط هر گروه ، نظارت بر عملکرد گروه ها و تشویق و معرفی گروه های برتر .

15 – الگو سازی مناسب برای دانش آموزان از طریق شرکت تمامی مسئولین و دبیران مدارس در نماز جماعت داخل مدارس .

16 – الگو سازی مناسب برای دانش آموزان از طریق شرکت شخصیت های محبوب دانش آموزان در سطح منطقه ، مسئولین اداره ها و ارگان ها و اولیای

  دانش آموزان در نماز جماعت مدارس.

17 – برپایی نماز جماعت  مشترک در مدارس و یا مساجد نزدیک به مدارس با حضور گروه های خاص مانند : بسیجیان ، ورزشکاران ، نیروهای انتظامی،

  دانش آموزان سایر مدارس و . تحت عنوان نماز وحدت و برپایی مراسم ویژه و کوتاه برای افزایش همدلی و ارتباطات اجتماعی بین شرکت کنندگان .

 – برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت در خصوص نماز برای تمامی مسئولین و دبیران مدارس .

19 – برگزاری همایش های ویژه نماز برای همکاران فرهنگی و تبادل تجارب و فعالیت های انجام شده و تقدیر از نفرات و مدارس برتر .

20 – توجه بیشتر شورای مدارس و انجمن اولیا و مربیان مدارس به امر نماز و طرح مصوبات اجرایی با توجه به شرایط مدارس در خصوص نماز و پیگیری

  نحوه اجرای مصوبات با تأکید بر حضور مستمر و فعال والدین دانش آموزان در این برنامه ها .

21 – برگزاری جلسات پرسش و پاسخ در خصوص نماز با حضور افراد متخصص برجسته و پاسخگویی به سؤالات  دانش آموزان در مورد نماز .

22 – شرکت دانش آموزان در نماز جماعت مغرب و عشا در مساجد محلی نزدیک به مدارس و شرکت به صورت گروهی در مراسم پر فیض نمازجمعه 

 

23 – برگزاری اردوهای زیارتی و سیاحتی – تفریحی  برای دانش آموزان نماز گزار با حضور والدین آنها و شرکت در نماز جمعه سایر شهرها .

24 – استفاده از دانش آموزان مؤذن خوش صدا . در غیر این صورت پخش اذان ضبط شده از بلند گوی مدارس در هنگام اذان .

25 – جذاب کردن نماز خانه مدارس( استفاده ازکتب مقدس ، فرش های مناسب ، نورپردازی و دکوراسیون مذهبی ، رعایت بهداشت و معطر بودن) .

26 – تشویق دانش آموزان به رعایت مسائل بهداشتی هنگام مراجعه به نماز خانه و به ویژه شستشوی مناسب پاها و تمیز بودن لباس .

27 – تشویق دانش آموزان به حضور در نماز جماعت مدارس بدون اجبار و زور .( با استفاده از امر به معروف و داشتن رفتارهای پسندیده اسلامی باید

 با توجه به تفاوت های فردی و تنوع تربیت خانوادگی دانش آموزان با صبوری و ملاطفت نسبت به جذب تدریجی آنها اقدام نمود ).

28 – برگزاری فعالیت های فوق برنامه در نماز جماعت مدارس مانند : برگزاری مسابقات مذهبی ، ارائه بروشورهای آموزشی و اهدای جوایز به آنها .

29 – انتخاب امام جماعت مدارس از بین ونی که علاقه مند ،با حوصله ، با انگیزه و تأثیر گذار هستند ، توجه ون به جذب دانش آموزان ،

  استفاده از سخنرانی های قابل فهم و ساده ، ارائه استدلال های قرآنی ،احادیث و روایات ، داستان های زیبا ، معرفی شخصیت های برتر دینی به دانش

  آموزان در سخنرانی های کوتاه بین نماز .

30 – انعکاس فعالیت های ویژه نماز جماعت  مدارس در نشریات محلی و سراسری و مراکز صداو سیما .


رای جذب جوانان به مساجد و نماز جماعت و شرکت در سایر برنامه‌های فرهنگی مساجد شیوه‌ها و عواملی وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

الف) امام جماعت

امام جماعت در هر مسجد عاملی مهم در پیشرفت و ترقی مسجد به شمار می‌رود و چنانچه دارای شرایط لازم باشد، تأثیری بسزا در تحولات مثبت در جوانان و در نتیجه گرایش آنان به مساجد خواهد داشت؛ این صفات از این قرار است:

۱ ثابت بودن

شناخت امام جماعت از مسجد، مؤمنان محل و نمازگزاران و غیره از جمله اموری است که در عملکرد وی نقشی مهم دارد؛ خصوصیات و اوضاع خاص هر محل و اهالی آن باعث می‌شود که وی تصمیم مقتضی اتخاذ کند و در راه اجرای آن گام بردارد که ثابت بودن امام جماعت در مسجد محل این مسأله را عملی می‌سازد.

۲ توانایی علمی

از عواملی که می‌تواند در جذابیت امام جماعت مؤثر باشد، توانایی و اندوخته‌های علمی اوست، چرا که ممکن است سؤالی از طرف جوانان در حیطه‌ی تخصصی او مطرح شود تا او با استفاده از معلومات خود در زمینه‌های مختلف از جمله جامعه شناسی، و روان‌شناسی جوانان و غیره، پاسخ دهد. طبیعتاً قدرت علمی مسجد باعث اطمینان و اعتماد مردم، به خصوص جوانان می‌شود و آنان نیز همواره سعی می‌کنند در مواقع وم با او ارتباط برقرار سازند و با اطمینان خاطر و طیب نفس با وی معاشر باشند و از کمالات و معلومات او بهره‌مند شوند.

۳ نظم

امام جماعت ضرورت دارد که در کلیه‌ی کار‌های مربوط به مسجد نظم و انضباط را مراعات کند، به موقع به مسجد بیاید، نماز را اقامه کند و اوقات سخنرانی و ارشاد مردم را تنظیم و با توجه به حال حضار مطالب خود را بیان کند و از ذکر مطالب اضافی و اطاله‌ی کلام خودداری ورزد.

۴ بیان ساده و شیوا

مطالبی که امام جماعت بیان می‌کند، باید حتی المقدور ساده و شیوا باشد و از تلفظ کلمات و جملات عجیب و غریب و نا‌مأنوس بپرهیزد؛ چرا که عمده‌ی مخاطبان وی بی‌سواد، کم سواد و ناآشنا به کلمات تخصصی هستند، در غیر این صورت با توجه به روحیه‌ی جوانان و کم ظرفیت بودن آنان، خستگی و کسالت بر آن‌ها عارض می‌شود.

۵ ابتکار و خلاقیت

بعضی از وعاظ هنگام سخنرانی آموخته‌های علمی خود را به همان‌گونه که فرا گرفته‌اند، بیان می‌کنند، در حالی که می توانند با ذکر مثال‌ها و حکایت‌های تاریخی، مطالب و کلمات قصار، شوخ طبعی و داستان‌های شیرین را با رعایت نکات روانشناسی جوانان به گونه‌ای زیبا و جذاب‌تر عرضه کنند.

۶ دوستی با جوانان و نوجوانان

امام جماعت مسجد می‌تواند با کنار گذاشتن بعضی از محدودیت‌های کاذب یا غیر ضروری، بین خود و جوانان، آن‌ها را به خود نزدیک کند؛ به قدر معقول با آنان صحبت کند، احوال آن‌ها را در حالت عادی و غیر عادی جویا شود و حتی المقدور در همنشینی‌ها و مجالست‌ها همراه آنان باشد و از فرصت‌های مناسب به منظور بیان مقصود استفاده کند؛ در حالی که بعضی از ان با اتخاذ تدابیر نامناسب و حالت‌های عالمانه به خود گرفتن، سنگین و رنگین حرکت کردن بی‌حد، هم کلام نشدن با دیگران خصوصاً جوانان و.، بین خود و جوانان فاصله می‌اندازند.

۷ احترام و تواضع

همیشه با احترام به دیگران و داشتن حالت تواضع در مقابل همنوعان، نوعی ارادت قلبی دیگران را در حق خود جذب می‌کنیم، حال اگر تواضع و احترام از جانب و رهبر معنوی، آن هم با جوانان که دارای قلبی پاک و جویای صحبت هستند، صورت گیرد، قطعاً موفقیت‌های چشمگیری به دست خواهد آمد؛ این روش از جمله طرق تبلیغ عملی است که در تاریخ صدر اسلام خصوصاً در وصف پیامبر گرانقدر اسلام نقل شده است و نتایج بسیار خوبی هم در بر داشته است.

۸ آراستگی ظاهری

و رهبر معنوی در اجتماع باید در قالب الگو و نمونه‌ی خوبی‌ها مطرح شود؛ بنابراین امام جماعت باید به بهترین وجه ممکن لباس بپوشد، تمیز باشد، محاسن مرتب داشته باشد و از عطر استفاده کند؛ مواظب نظافت دهان و دندان و احیاناً بوی بد دهان خود باشد و در مجموع مسأله‌ی نظافت ظاهری را فراموش نکند.

۹ توانایی جسمی

در برگزاری نماز جماعت و سخنرانی‌ها لازم است مسائلی نظیر وقت دیگران و کهولت سن حاضران مراعات شود؛ حال اگر امام جماعت سن بالایی داشته باشد، طبیعتاً نماز طولانی می‌شود و ممکن ا ست مأمومان خسته شوند.

۱۰ دارا بودن دانش لازم

اگر امام جماعت صرفاً به یک سری اطلاعات علمی دست یافته باشد، انتقال آن به روش معمولی و بیان ساده‌ی آن مطالب ممکن نیست و با توفیق کمتری قرین است؛ لذا ضروری است از علوم دیگر نظیر روانشناسی جوانان و نوجوانان استفاده شود.

۱۱ درک موقعیت سنی جوانان

موقعیت سنّی جوانان و نیاز‌ها و روحیات آنان در این سنین باید مورد توجه قرار گیرد؛ لازم نیست همیشه از آنان بخواهیم در کلیه‌ی مراسم ادعیه و زیارات شرکت و گریه و زاری را پیشه کنند، زیرا جوانان و نوجوانان در کنار این مسائل معنوی نیاز به تفریحات سالم و ورزش و آموختن دانش روز دارند؛ تحرک و انرژی زیاد از خصوصیات این دوران است و جوانان به تنوع بیشتری نیازمندند.

۱۲ تهیه‌ی امکانات مالی

امام جماعت می‌تواند با نظارت کامل و سر و سامان دادن به امور مالی مسجد و تخصیص بودجه‌های لازم در راه جذب جوانان، به این مهم دست یابد.

ب) مسجد

خود مسجد و ویژگی‌های آن نیز می‌تواند عامل جذابی به منظور گرایش جوانان و نوجوانان به مسجد باشد. این ویژگی‌ها و خصوصیات عبارت‌اند از:

۱ فضای مناسب و ظواهر خوب آن

مسئولان ذی ربط در عصر کنونی باید در احداث مساجد تا حد زیادی مداخله کنند، انتخاب محل احداث نقشه‌ی مورد نظر، امکانات و فضای سبز آن و غیره باید حساب شده و از روی اصول باشد؛ احداث مسجد در کوچه و پس کوچه‌ها و با مساحت کم، بدون دیگر امکانات سوت و کور است و رغبتی در دل جوانان و نا‌آشنایان به مسجد ایجاد نخواهد کرد.

۲ نظافت

تمیزی و پاک بودن از جمله عواملی به شمار می‌رود که باعث گرویدن جوانان به مسجد می‌شود، لذا مسئولان مسجد باید در خصوص غبار روبی، نظافت منظم روزانه یا هفتگی، شستن فرش‌ها و عطر افشانی اقدام کنند. نظافت دستشویی‌ها، ایجاد امکانات بهداشتی نظیر صابون، مایع ضد عفونی کننده، آب گرم در زمستان‌ها و شستشوی مرتب و منظم محیط دستشویی‌ها و به کار بردن خوشبو کننده‌های مناسب از ضروریات مساجد است.

۳ وسایل صوتی، و وسایل گرما‌زا و سرما‌زا

کسانی که گاهی به مناسبتی به مسجد راه می‌یابند چنانچه با مسائل ناخوشایندی از قبیل نامناسب بودن صدای بلند‌گوها و سرد یا گرم بودن بیش از حد مسجد روبرو شوند، تنفر در قلب آنان پدید می‌آید و سابقه‌ی ذهنی منفی در اذهان ایشان باقی می‌گذارد، همچنین تنظیم نور کافی در خود مسجد از اهم مسائل است.

۴ تصمیم‌گیری متمرکز

مؤمنان و نمازگزاران و مسئولان مربوط می‌‌توانند به منظور تنظیم برنامه‌ها و امور مساجد و جلوگیری از پراکندگی و تعدد تصمیم‌گیری‌ها، با انتخاب شماری از افراد جوان و متعهد و حتی المقدور متخصص، همچنین ریش سفیدان با نظارت امام جماعت در قالب هیئت امنا، امور مساجد را با صلابت و برنامه ریزی منسجم اداره کنند.

۵ ایجاد امکانات فرهنگی و ورزشی

مسئولان و گردانندگان مساجد می‌‌توانند با تهیه و تخصیص امکانات فرهنگی از قبیل: کتابخانه، سالن مطالعه، تشکیل گروه‌های تواشیح، سرود، همخوانی قرآن و تشکیل جلسات آموزش قرآن در دوره‌های گوناگون، کلاس‌های تقویتی رایگان و کلاس‌های آموزشی دیگر، باعث جذب جوانان به مساجد شوند؛ در کنار این مسائل تهیه‌ی امکانات ورزشی مرتبط با مسجد تا جایی که حرمت آن به طور کامل محفوظ بماند نیز می‌تواند در شمار عوامل جذب کننده محسوب شود.

۶ استفاده از افراد خوش صدا

بسیاری از اوقات می‌بینیم در مساجد از قاریان قرآن و مؤذن‌های مسن و افراد بد صدا استفاده می‌شود که انسان به هنگام شنیدن صدای آنان ناگزیر باید گوش خود را بگیرد. طبیعی است که این موضوع باعث دفع جوانان از مساجد می‌شود.

ج) هیئت امنای مسجد

پیشبرد امور مسجد و آبادانی آن، هم به لحاظ معنوی و هم به لحاظ مادی، اشتراک مساعی و همت والای اعضای هیئت امنا را می‌طلبد، آنان می توانند با همفکری و همدلی، از عهده‌ی این وظیفه‌ی شرعی و داوطلبانه به خوبی بر‌آیند و ذخیره‌ای برای آخرت خود بردارند؛ خصوصیات ضروری که می‌باید این افراد داشته باشند، به قرار زیر است:

۱ همکاری جدی

اعضای هیئت امنای مسجد می‌باید در ادای وظایف خود جدیت داشته باشند و مصمم حرکت کنند، در غیر این صورت اختلال در امور مسجد پیش می‌آید.

۲ تقسیم کار

به نظر می‌رسدکه امور مسجد می‌باید به تناسب سن، تخصص، علاقه و دیگر عوامل شخصی اعضای آن هیئت، تقسیم شود تا فشار کار بر دوش فرد یا افراد معینی نباشد؛ از طرف دیگر این اعضا می‌توانند از افراد غیر عضو که علاقه به کار دارند کمک بجویند تا در تسریع کار مؤثر باشند، مراعات مجموعه‌ی امور یاد شده باعث بروز حرکتی منسجم در امور مساجد می‌شود که برای افراد مرتبط با مسجد و خصوصاً جوانان دلپذیر خواهد بود.

۳ علاقه به کار

افرادی که در قالب عضو این هیئت به کار مشغول می‌شوند باید در برابر مسئولیت پذیرفته شده علاقه داشته باشند و از نیّت غیر تقرب الی الله پرهیز کنند تا بتوانند بدون هیچ گونه دلسردی فعالیت کنند.


پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
الصَّدَقَهُ تَدْفَعُ الْبَلَاءَ وَ هِیَ أَنْجَحُ دَوَاءً وَ تَدْفَعُ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً وَ لَا یَذْهَبُ بِالْأَدْوَاءِ إِلَّا الدُّعَاءُ وَ الصَّدَقَه
صدقه بلا را برطرف مى‏ کند و مؤثرترینِ داروست. همچنین، قضاى حتمى را برمى‏ گرداند و درد و بیمارى‏ ها را چیزى جز دعا و صدقه از بین نمى ‏برد.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج ۹۳، ص ۱۳۷، ح ۷۱

------

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
اَلصَّدَقَهُ عَلى‏ وَجهِها و َاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَینِ وَصِلَهُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَهً و َتَزیدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛

صدقه بجا، نیکوکارى، نیکى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش‏بختى تبدیل و عمر را زیاد و از پیشامدهاى بد جلوگیرى مى‏کند.
نهج الفصاحه ص ۵۴۹ ، ح ۱۸۶۹

------ 

 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
اَلصَّدَقَهُ بِعَشرَهٍ وَ القَرضُ بِثَمانِیَهَ عَشرَ وَ صِلَهُ الاِخوانِ بِعِشرینَ وَ صِلَهُ الرَّحِمِ بِاَربَعَهٍ وَ عِشرینَ؛
صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دینى‏]، بیست حسنه و صله رحم، بیست و چهار حسنه دارد.
کافى(ط-الاسلامیه) ج۴، ص۱۰

 ------

امام على علیه السلام :
کَفِّروا ذُنوبَکُم وَ تَحَبَّبوا اِلى‏ رَبِّکُم بِالصَّدَقَهِ وَ صِلَهِ الرَّحِمِ؛
با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاک کنید و خود را محبوب پروردگارتان گردانید.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۹۵ ، ح ۹۱۵۲

------ 

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
اَلضّیافَهُ اَوَّلُ یَومٍ وَ الثانى وَ الثالثُ وَ ما بَعدَ ذلِکَ فَاِنَّها صَدَقَهٌ تُصَدّق بِها عَلَیهِ؛
میهمانى یک روز و دو روز و سه روز است، بعد از آن هر چه به او دهى صدقه محسوب مى ‏شود.
کافى(ط-الاسلامیه) ج ۶، ص ۲۸۳، ح ۲

 ------

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
 اَلا اُخبِرُکُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَهِ الصّیامِ وَ الصَّلاهِ وَ الصَّدَقَهِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَینِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَینِ هِىَ الحالِقَهُ؛
آیا به چیزى با فضیلت ‏تر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاهتان نکنم؟ و آن اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه بین مردم ریشه ‏کن کننده دین است.
نهج الفصاحه ص ۲۴۰ ، ح ۴۵۸

 ------

امام باقر علیه السلام:
 اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَهُ یَنفیانِ الفَقرَ وَ یَزیدانِ فِى العُمرِ وَ یَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعینَ میتَهَ سوءٍ ؛
کار خیر و صدقه، فقر را مى‏ بَرند، بر عمر مى‏ افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‏ کنند.
من لا یحضره الفقیه ج ۲ ، ص ۶۶ ، ح ۱۷۲۹

------ 

 امام صادق علیه السلام :
صَدَقَهٌ یُحِبُّهَا اللّه‏ُ: إِصلاحٌ بَینَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَینَهُم إِذا تَباعَدوا؛
صدقه اى که خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم هرگاه رابطه‏شان تیره شد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شدند.
کافى(ط-الاسلامیه) ج۲، ص۲۰۹، ح۱

------ 

امام صادق علیه السلام :
 ثَلاثَهٌ اُقسِمُ بِاللّه‏ِ أَنَّهَا الحَقُّ ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَهٍ و َلا زَکاهٍ وَ لا ظُلِمَ أَحَدٌ بِظَلامَهٍ فَقَدَرَ أَن یُکافِئَ بِها فَکَظَمَها إِلاّ أَبدَ لَهُ اللّه‏ُ مَکانَها عِزّا و َلا فَتَحَ عَبدٌ عَلى نَفسِهِ بابَ مَسأَلَهٍ إِلاّ فُتِحَ عَلَیهِ بابُ فَقرٍ؛   
به خدا قسم سه چیز حق است: هیچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زکات کم نشد، در حق هیچ کس ستمى نشد که بتواند تلافى کند، اما خویشتندارى نمود مگر این که خداوند بجاى آن به او عزت بخشید و هیچ بنده ‏اى درِ خواهشى را به روى خود نگشود مگر این که درى از فقر به رویش باز شد.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج ۷۵، ص۲۰۹، ح۷۹

------ 

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
 إنَّ الصَّدَقَه َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛
صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.
نهج الفصاحه ص ۲۸۳ ، ح ۶۴۶

------

رسول اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
 دخلت الجنّه فرأیت على بابها: الصّدقه بعشره و القرض بثمانیه عشر فقلت یا جبریل کیف صارت الصّدقه بعشره و القرض بثمانیه عشر قال لأنّ الصّدقه تقع فی ید الغنیّ و الفقیر و القرض لا یقع إلّا فی ید من یحتاج إلیه.
وارد بهشت شدم، دیدم بر در آن نوشته است (ثواب) صدقه ده برابر است و قرض هجده برابر. گفتم: اى جبرئیل چرا صدقه ده برابر و قرض هجده برابر است؟ گفت: زیرا صدقه به دست نیازمند و بى ‏نیاز مى ‏رسد اما قرض جز به دست کسى که به آن نیاز دارد، نمى ‏رسد.
نهج الفصاحه ص ۴۸۰ ، ح ۱۵۵۷

 ------

 امام صادق علیه السلام :
مَنْ تَصَدَّقَ فى یَوْمٍ اَو لَیْلَهٍ اِنْ کَانَ یَوْمٌ فَیَوْمٌ وَ اِنْ کانَ لَیْلَهٌ فَلَیْلٌ دَفَعَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ الْهَمَّ وَ السَّبُعَ وَ میتَهَ السُّوءِ؛
هر کس در روز و یا شب صدقه بدهد ـ اگر روز است روز و اگر شب است، شب ـ خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مى‏ کند.
ثواب الأعمال ص ۱۴۰

------ 

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
أُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الصَّدَقَهَ مِنْ أَغْنِیَائِکُمْ فَأَرُدَّهَا فِی فَقُرَائِکُم‏
من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتان بدهم.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسیل ج ۷، ص ۱۰۵ ، ح ۷۷۶۲

------ 

 پیامبر صلى‏لله‏ علیه ‏و ‏آله :
اَ لا اُخْبِرُکُمْ بِشَىْ‏ءٍ اِنْ اَنـْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّیْطانُ مِنْـکُمْ کَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَهُ تَـکْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِى اللّه‏ِ وَ الْمُوازَرَهُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَهُ وَ الاِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَ تینَهُ ؛
آیا شما را از چیزى خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید، شیطان از شما دور شود، چندان که مشرق از مغرب دور است؟ عرض کردند: چرا. فرمودند: روزه روى شیطان را سیاه مى‏ کند، صدقه پشت او را مى ‏شکند، دوست داشتن براى خدا و همیارى در کار نیک، ریشه او را مى ‏کند و استغفار شاه رگش را مى ‏زند.
کافی(ط-الاسلامیه) ج ۴ ، ص ۶۲ ، ح ۲ {شبیه این حدیث در مکارم الاخلاق ص ۱۳۸}

------

امام صادق علیه السلام :

صدقه درهم افضل من صیام یوم؛
یک درهم صدقه دادن از یک روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.
من لا یحضره الفقیه ج ۲ ، ص ۸۴ ، ح ۱۷۹۴ – ثواب الاعمال ص ۸۲

------

 امام علی علیه السلام :
 إستَنزلوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَهِ
با صدقه دادن، روزی خود را فرود آورید
کافی(ط-الاسلامیه) ج ۴ ، ص ۳ ، ح ۵ – تحف العقول ص ۶۰ – من لا یحضره الفقیه ج ۲ ، ص ۶۶ ، ح۱۷۳۰


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها